سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو الحق

 

 
    حکیمانه حکایت نیایش

سایر وب  نامه ها

 

از نابردباری بپرهیز که دوستان را می رَماند . [امام علی علیه السلام]

باز حرف خداشنبه 87 مرداد 12 - ساعت 11:14 عصرنویسنده: یا حق

نمی دانم خدا اینجاست  ،یا اینجا خداست
همین دانم که هر جا هست ، او بی انتهاست
دلی دارد که دریاها به پایش راه آبی بی خروش اند
و روحی کز ابهت کل هستی روبه رویش در خروش اند
سلام ...
حرف زیادی نیست فقط اینکه خدارو شکر برای تمام داشته ها و نداشته های کل زندگیم... برای آرزوهایی که برآورده نشد  و نباید میشد و نعمت هایی که ناخواسته بهم بخشیدی ، نعمت هایی که اگر نداشتمشون .... 
از همه چیز راضی ام و به آینده بیشتر از هر موقع امیدوار
این زندگی مال منه ، پس اگر سختی ای داره نباید ازش فرار کنم ... میسازمش
بازم میدونی که  میدونم که تو میدونی که من نمی دونم چقدر بهت محتاجم 
میدونم که می مونی هرچی هم که من بد بمونم ، 
تو میتونی نگهم داری و من نمی تونم
 میدونم که تو میدونی من نمی دونم چقدر نادونم...


 

از نابردباری بپرهیز که دوستان را می رَماند . [امام علی علیه السلام]

هدیه پروردگارشنبه 87 مرداد 12 - ساعت 1:16 عصرنویسنده: یا حق

خدا منو توی زمین کاشت .
بعد به من آب داد ، ازم مراقبت کرد ، به من محبت کرد .
من جوونه زدم . رشد کردم . بزرگ شدم . سر از خاک در آوردم .
خدا هم چنان به من محبت می کرد ... خدا برای من کافی بود ،
ولی کس دیگه ای رو هم آفرید که از من مراقبت کنه .
آخه من خیلی مهم بودم ، خدا خیلی منو دوست داشت ...
اون یه آدم بود . خدا همه چیز و بهش یاد داد ، اینکه چطوری به من آب بده ،
چطوری مراقبم باشه ... خدا گفت : من دورادور مواظبشم ... مبادا بی آب بمونه ،
مبادا خشک بشه ، مبادا زرد و پژمرده بشه ... آدم قبول کرد .
کارش رو شروع کرد . اوایل خوب ازم مراقبت می کرد .
حرف خدا رو گوش می کرد ، ولی ...
آدم فراموشکار بود ، بازیگوش بود : حرفای خدا رو یادش می رفت ،
گاهی وقتا هم سختش بود ، تنبلی می کرد ...
خدا دورادور مواظب من بود ، منو می دید . می دید که دارم خشک می شم ...
آدم رو هم می دید ، می دید که حواسش به من نیست ...
تو چشماش زل می زد ، ولی آدم اونو نمی دید !
من صداش می کردم : آدم ! حواست کجاست ؟!!
خدا داره تو رو نگاه می کنه ! ... صدای من به گوشش نمی رسید ،
من ضعیف شده بودم ...
سالهای سال گذشت . آدم پیر شد . من خشک شدم .
خدا حواسش به ما بود ، مواظب بود که ما نمیریم ... بعد وقتش رسید ... آدم مرد .
وقت تنبیه بود ، آدم باید تنبیه می شد ، آخه من مهم بودم ، آدم باید اینو می فهمید .
ولی آدم نفهمید ... نفهمید که اگه به من آب می داد ،
اگه مراقبم بود ، من بزرگ می شدم ، درخت می شدم ،
باغ می شدم ، میوه می دادم ، سایه سارش بودم ...
من هدیه ی خدا بودم ، آدم اینو نفهمید ...
من روحش بودم ... روحی که خشکید ...

 

از نابردباری بپرهیز که دوستان را می رَماند . [امام علی علیه السلام]

قل هو الله احدجمعه 87 مرداد 11 - ساعت 7:37 صبحنویسنده: یا حق

زیارت یعنی «حضور» زائر نزد مزور. حضوری نباشد چه زیارتی؟ چه حس و حالی؟ تازه فرموده:

وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ (بقره-186).

حالا این‌که «اسباب جمع داری و کاری نمی?کنی» مشکل از خودت است.

  بسم الله. قل هو الله احد!

 

 

 


   1   2      >

شنبه 103 اردیبهشت 8

برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33693
بازدید امروز:25
بازدید دیروز:7


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا



شنبه 103 اردیبهشت 8
برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33693
بازدید امروز:25
بازدید دیروز:7


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا