سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو الحق

 

 
    حکیمانه حکایت نیایش

سایر وب  نامه ها

 

قناعت مالى است که پایان نیابد . [نهج البلاغه]

کودک وآسمانجمعه 87 مرداد 18 - ساعت 5:0 صبحنویسنده: یا حق

شبی آسمان دلتنگ بود وبغض سنگینی در گلو داشت خواست ببارد اما نبارید .خواست دردش را بار دیگر با زمین قسمت کند وگریه های بی امانش را در دامان زمین بریزد و خویش را سبک سازد اما نمی توانست .
عجیب بود که آسمان هر وقت دلتنگ می شود به راحتی می گرید واز گریه اش زمین را به ستوه می آورد چه شده بود آن شب آسمان نمی توانست ببارد؟
چشم آسمان به کودکی افتاده بود که هنوز ثانیه ای از آغاز زندگی اش نمی گذشت و آرام در دامان پر مهر مادر شیره جان او را می مکیدو به دنیا لبخند میزد که لبخندی نیز نثار آسمان کرده بود دل آسمان گرفت که ببارد چرا که اگر آن شب ببارد آن کودک دیگر دنیا را نخواهد دید .
او باید در آغوش مادر بزرگ شود وزمین را با دستان خویش آباد سازد نه با گریه من در دل خاک به خواب رود .
اگر امشب ببارم همه نابود خواهند شد وکسی را از گریه من امانی نیست .آن شب کودک ضامن جان همه شد و آسمان اندکی خوشحال بود.
آسمان سالها شاهد بزرگ شدن کودک بود او بزرگتر میشد و آسمان دلگیر تر .آسمان دگر نمی توانست کاری کند چرا که زمانش دگر گذشته بود و او روزی را که کودک پا به دنیا گذاشت را به یاد آورد . او به خیالش کودک رو به خدا خواهد آورد وهمیشه رو به آسمان خدا را شاکر خواهد بود اما آسمان خوش خیال بود و نه تنها کودک خدا را یاد نکرد بلکه در زمین به فساد پرداخت طوری که زمینیان از وجودش به تنگ آمدند .
آسمان کاری نمی توانست بکند دلش بیشتر به درد آمد پشیمان از کرده خود که چرا آن روز را که همه گفتند ببار او نبارید ودلش به حال کودک سوخت وسالها بغض خود را از ان زمین دور داشت که مبادا حتی با گریه کوچک او گزندی به کودک برسد .
کودک که نمیدانست روزی آسمان به خاطر او گریه اش را از زمین مخفی کرد وبه خاطر او زمین را تشنه گذاشت پشیمان بود آسمان پشیمان .
چرا همان سال که او کودک بودو بی گناه نبارید . او آن زمان از دنیا چیزی نمی دانست . اما چه فایده دگر برای همه چیز دیر بود .
آسمان با دلتنگی فراوانش بر آن سر زمین نبارید و آن زمین همچنان تشنه گریه بی امان آسمان است اما زمین نمی داند که آن کودک لیاقت او را نیز ندارد که آسمان ببارد و او را به خاک زمین بسپارد .
آسمان تمام دلتنگی هایش را بر سر زمینهای دیگر میبارد دگر بر کودکی لبخند نمیزند .
آسمان هنوز پشیمان است از کرده خود.


چهارشنبه 103 اردیبهشت 19

برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33757
بازدید امروز:7
بازدید دیروز:1


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا



چهارشنبه 103 اردیبهشت 19
برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33757
بازدید امروز:7
بازدید دیروز:1


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا