سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو الحق

 

 
    حکیمانه حکایت نیایش

سایر وب  نامه ها

 

[ و بر پلیدیى که در پارگین بود گذشت و فرمود : ] این چیزى است که بخیلان در آن بخل مى‏ورزیدند . [ و در روایت دیگرى است که فرمود : ] این چیزى است که دیروز بر سر آن همچشمى مى‏کردید . [نهج البلاغه]

چرا مینویسم و چرا از خدا نوشتمپنج شنبه 87 مرداد 17 - ساعت 2:42 عصرنویسنده: یا حق

از همان اوایل دوران کودکیم، تنها بودم. کودکی خجالتی، گرسنه، ترسو و بی لباس بودم. از همان زمان مجبور بودم با خیال پردازی ده ها قهرمان و شخصیت را خلق کنم. تنهایی من را به قعر نوشتن پرت کرده است؛ به همین دلیل است که برای نوشتن، کسی به من وامدار نیست. اگر از من بپرسی " چرا می نویسی؟ " درست مانند آن است که از من سوال کنی " چرا نفس میکشم، گریه میکنم و می خندم؟ "

نوشتن، نزد من فریاد است یا عرق کردن روح من. برای من لذت بخش ترین چیز در داستان و رمان، بازی خیال است، باز آفرینی دوران کودکی است، مانند کسی که بودم و کسی که می خواهم باشم.

شکستهای بزرگ، قصه های عشق و آزادی هستند. نوشتن برای من به عنوان جاری شدن خون در شاهرگهای زندگی است. شاید بی دلیل نباشد که آن روح غمگین و مصیت بار و فاجعه آمیز من را به هر سویی که بخواهد هدایت می کند.

به جز اینها هم، " تضاد " من را بر آن داشت که بنویسم. تضاد با اکثر ارزشهای قدیمی و پوسیده و رایج جامعه، تضاد با جهانی که لبریز از ظلم و گرسنگی و بی عدالتی است. ادبیات جستوجو کردن اخلاق و ارزشی نو است که پیام مقدسش را در انسان خواهی می یابد ... من به این دلیل می نویسم، چونکه نه با خودم و نه با جامعه دارای هورمونی و هماهنگی نیستم. هارمونی و هماهنگی با جهان کذب محض است. اگر می خواهی بنویسی، شرط نخست آن این است که در فکر دوست و دشمنت نباشی. خیلی خلاصه بیان کنم، هنگامی که می نویسم، می خواهم بگویم " من هیچ چیزی را قبول ندارم ".

هر چند که زیبایی در میان باشد، حتی بسیار اندک من آن را می ستایم و ابراز خوشحالی میکنم. من پیرو هیچ سبک و مکتب و ایدئولوژی خاصی نیستم. خود زندگی بزرگترین منبع است و با وجود این همه تنوع، زندگی به ایدئولوژی خاصی قائل نمی شود.

از همان اوایل انسانهای تنها و فراموش شده، تبدیل به قهرمانهای داستانهای من شدند و تا همین امروز نیز همین گونه است. به این خاطر من می نویسم، زیرا در نهایت نمی توانم بیخیال شوم و گستاخانه بی تفاوت باشم.

به گفته " دی.اچ.لورانس " : هرگز به نویسنده اعتماد مکن... ولی به داستانش چرا! داستان می بایستی چه باشد جز آرایش چندین دروغ به نیت بیان حقیقتی!

اما چرا برای خدا می نویسم

برای خدا نوشنم تا عاشقم شود

برای خدا نوشتم  تا بمانم

برای خدا نوشتم تا زیبا شوم

برای خدا نوشتم چون دلم یک عالمه خدا می خواست

قلم بر می دارم و برای او می نویسم  

اوی که زیباست نهایت ارزوهاست و اوج و نهایت یک رویاست

وقتی از او می نویسم

ارامم

راحتم

شادم

خندانم وقتی از خدا نوشتم یک رنگم و خدا می داند چه رنگی هستم

همه ان شور نوشتنها ان کودکیها ان قهر مان سازیها بی عدالتیها و آن  فریادها  همه و همه با خدا جمع می شود و می شود

                                       بخشی از دلیل نوشتنم و از خدا گفتنم

                                                                                                   یا حق


پنج شنبه 103 اردیبهشت 20

برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33871
بازدید امروز:98
بازدید دیروز:23


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا



پنج شنبه 103 اردیبهشت 20
برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
رایانه‌ی شما می‌باشد.

d خانه c

 RSS 
 Atom 

d شناسنامه c

d ایمیل c

کل بازدیدها:33871
بازدید امروز:98
بازدید دیروز:23


درباره خودم

هو الحق
یا حق
خدایا دردمندم...روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند... خسته شده ام، پیر شده ام، دلشکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم... احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم، فقط می خواهم با خدای خودم تنها باشم... خدایا دلم برایت تنگ است... من دیگر کاری برای انجام دادن ندارم، گلها را آب داده ام ، چمدانم را هم بسته ام...


لوگوی وبلاگ


وضعیت من در یاهو

آوای آشنا